ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

بیداری- دعوت -اصلاحات

فریب - دنیا-زندگی-سعادت-توشه- سبکبار- مقصود

شیرینی وصال-درد جانکاه-رابطه انسان و خدا- لذت بی نظیر

خود واقعی- خود خیالی- فراموشی-خسارت

یا علی- با علی- راه علی-شیعه علی

سیزده رجب-لرزش - شیطان- حق- باطل

دنیا-تقوا-مرکب راهوار- مرکب چموش-بیماری قلب

بذر الهی- سنبل -عالم آفرینش

فاطمه (س)-سیاست- میدان- تفکر جاهلی- مدافع حریم امامت

مقام فاطمه(س)-راز جهان-نظر دانشمند مسیحی

شهادت فاطمه(س)- عدم بیعت- کار بی شرمانه عمر- ضربه قنفذ

انگیزه خلیفه ها-غصب فدک- تضعیف بنیه ی مالی

خطبه فدکیه- ادعای ابوبکر- سکوت انصار ومهاجر- مقام معنوی و سیاسی

امامت- ولایت- خطبه فدکیه- حضرت زهرا(س)-نظام بخشی

ارکان زندگی-پایه اسلامی-محبت وآرامش

فاطمه (س)-محبت- دوستدار- شفاعت-عبادت

فاطمه(س)- فطم - قطع-

فاطمه(س)- سوره کوثر- ابتر-نظر فخر رازی

ایثارفاطمه(س)- الگوی زهد- آیه ایثار

فاطمه (س)- آیه تطهیر-اهل البیت -گواه قرآن- عصمت و طهارت

فاطمه(س)-مباهله-الگوی بشریت-حلقه وصل

فاطمه(س)- حجّت خدا- زن کامل- برترین بانو

یاد خدا- ذکر - لرزه- قطب نما- اضطراب

حسود- کم ظرفیت-هلاکت-شر

تلنگر-آدم(ع)-هبوط-اعضا-رابطه- یارو غمخوار

ماجرای زنبور-عاشورا-لقمه-هیزم-حرام-طیب

وقت- طلا-گرانبها-فرصت- غنیمت

بخشش-خطا-رحمت-آدم

چادر-مروارید- صدف-شیطان-حجاب

انتخابات -افتخار - رأی مردم-تعهدات

آخرین مطالب

یکی دیگر از دلایل مشکلات غرب با ایران «ولایت فقیه» است :

نظام جمهوری اسلامی بر اساس مدل ولایت فقیه به عنوان باور شیعه در عصرغیبت، نمونه منحصر به فردی در بین نظام سیاسی جهان میباشد که تا کنون توانسته الگوی موفقی از مردم سالاری دینی را به رغم تبلیقات سوء بیگانگان و مخالفان به نمایش بگذارد.ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا ائمه طاهرین میباشد که در فقدان حضور امام معصوم (علیه السلام ) این مهم به عهده فقهای حائز شرایط واگذار گردیده است.همان گونه امام در این خصوص اشاره دارند که هر اختیاری امام معصوم (علیه السلام) دارد،آن اختیار را ولی فقیه نیز داراست .

این در حالی است که برتری فضائل پیامبر (صلی الله) و ائمه در جای خود محفوظ است. ولی برتری فضائل ائمه اختیاریات حکومتی فقیه را کاهش نمی دهد . زیرا در این جا صحبت از انجام وظیفه است واضح است که در طول حیات جمهوری اسلامی توطئه های دشمنان که تا کنون با بن بست مواجه شده و نتوانسته با وجود همه ی برنامه ریزی ها و بعضا یارگیری منطقه ای و داخلی به اهداف شومشان دست پیدا کننذ. همین رأس خیمه نظام یعنی ولایت فقیه بوده است. از سوی دیگر تاکنون احکام حکومتی برای معضلات زیادی در این جامعه راهگشا بوده است که گروه ها و احزاب سیاسی با سلائق گوناگون به این سرمایه معترف هستند.

ولایت فقیه دارایی کشور ماست، وقتی راه ولایت فقیه همان راه ائمه است پس مشخص است که دشمن از نفوذ به داخل کشور و دستیابی  به آن کشور خود را بیشتر مقیّد می سازد تا راه ائمه را برای مردم پنهان سازد.در واقع باید گفت که وقتی جامعه ای خداوند را بالاصاله دوست داشته باشد، تمام رفتارهای اجتماعی خود را با خواسته های الهی هم جهت می کند.

پس خوشا به حال ما که از نعمت ولایت فقیه برخورداریم وهم جامعه ای معتقد به آن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۸
علی علایی

علّت اصلی دیگر مخالفت های غرب با جمهوری اسلامی، تهدید دوستان آمریکا از سوی جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان آن است. عنصر الهام بخشی جمهوری اسلامی سبب گردید ملّت ها و جنبش های سیاسی مبارز از انفعال خارج گشته و با الگو قرار دادن شیوه های مبارزاتی ایران، با دشمنان وارد عرصه کارزار شوند.

انقلاب اسلامی ایران به عنوان حقیقتی زنده و ماندگار، بازتاب اندیشه نورانی ابر مردی به شمار می رود که دیدگاه های او نه تنها مردم ایران بلکه جغرافیای جهان اسلام و مستضعفین را نیز در بر گرفته است؛ به گونه ای که که امروزه بیداری ملّت ها را می توان مرهون ایده امام خمینی (رحمة الله) به حساب آورد.

این مرد الهی توانست با تکیه بر اندیشه ناب اسلام تحوّلی عمیق و ماندگار در جهان اسلام به یادگار بگذارد. و امروزه پویائی و پایائی مبارزات ملّت های تحت ظلم (بویژه مردم مظلوم فلسطین)شاهدی بر این مدعا است.ایشان از جنبه ی نظری و عملی شالوده اندیشه ای را بنا نهادند که حاصل آن پیوند عمیق و ناگسستنی بین دین و سیاست شد. امام خمینی (احمة الله)  مسلمانان را بیدار و آن ها را نسبت به حقوق از دست رفته خود ترغیب کردند. اگر چه انقلاب اسلامی در ایران اتفّاق افتاد ولی از آنجا که رهبر این نهضت، دغدغه بیداری امّت اسلامی را داشت، اثر بخشی این تحّول در بخش های ژنوپلتیکی ایران محصور نشد بلکه قلمرو پهناوری از جهان را نورافشانی نمود که آثار آن امروزه کاملا هویدا می باشد.

رهبر معظّم انقلاب نیز در این مورد می فرمایند:«ایران اسلامی، ایران امام، ایران انقلاب، مرکز و محور حرکت عظیم جهانی مسلمانان است و به همین نسبت محور دشمنی هاست...نشان می دهد که ما قدرتمندیم و علیه منافع استکبار و منافع دزدان و غارتگران همچنان تهدید بزرگی به شمار می رویم.» (1)

بنابراین: برای همین است که انقلاب امام، انقلاب مردم و شهدایی که با خون خود راه را گلگون کرده اند روز به روز هویّت واقعی اش را به جهانیان نشان می دهد. هر سال سالگرد پیروزی انقلاب پر شکوهتر از سال قبل برگزار می شود. این ها همه نشانگر این است که نه دشمن و نه دوستانش نتوانستند خللی در اذهان مردم ایجاد کنند.  وقتی در این اذهان انقلابی که نقش بسته ی دیگری ندارد و به شور آن می افزاید چگونه موجب هراس دشمنان سلطه گر نشود. همه ی کشورها دوست دارند که مردمی همچون مردم ایران داشته باشند که هیچ وقت خود را از رهبری جدا ندانسته اند، واین در حالی است که دچار مشکلات فراوانی در پیشبرد اهداف و حتی زندگیشان بوده اند و با آن ها دست و پنجه نرم کردند. پس دشمنان بدانند که این ماییم و همچنان امیدوار حتی در اوج سختی از هدف والایمان دست بر نخواهیم داشت.

در این جا برای تسکین دل اشاره ای به این آیه می کنیم:

«در تعقیب دشمنان (دست و پنجه نرم کردن با آن ها) سستی نکنید (بلکه روحیه ی تهاجمی خود را در همه حال حفظ کنید) زیرا همانطور که شما در سختی هستید، آن ها هم در سختی هستند (با یک فرق) که شما امید به رحمت وسیع پروردگار دارید.امّا آنها چنین امیدی ندارند.»
و این امید ما در حال به وقوع پیوستن است پس هر لحظه و همه حال تسلیم اوامر و مقدّرات الهی باشیم.«یا حق»
پی نوشت:

1-حدیث ولایت:  ج 7 ،ص131
2-سوره نساء،آیه 104

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۲۹
علی علایی

یکی دیگر از دلایل مشکل دنیای استکبار با جمهوری اسلامی:

2- پا گذاشتن به حریم دانش های محرومه

جمهوری اسلامی ایران با پیشرفت های علمی و فناوری خود، آینده اقتصادی و سیاسی و نظامی غرب را تهدید می کند. زیرا ایران به عرصه هایی وارد شده است که غرب سال ها در آن یکه تازی می کرده است.

ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی با انواع تنگناهای سیاسی ،اقتصادی، صنعتی رو برو گردید تا بیگانگان از این رهگذر، حصار عقب ماندگی و انزوای کشورمان را فراهم و به مردم و ملّت های منطقه القاء کنند که راز موفقیت و پیشرفت کشورها در گرو همراهی با کشور های جهان اوّل می باشد که در صورت سرپیچی از آن، نه تنها طعم پیشرفت های علمی و دستاوردهای نوین بشری را نمی چشند بلکه هیچ گاه از امتیازات جدید علمی جهان نیز برخوردار نمی گردند.

حضرت امام(ره) در وصیت نامه سیاسی الهی خویش، قدرت و عزّت یابی ایران در جهان را چنین تبیین می فرمایند:

«کدام افتخاری بالاتر و والاتر از این که آمریکا با همه ادعاهایش و همه ی ساز و برگ های جنگیش وآن همه دولت های سرسپرده اش و به دست داشتن ثروت های بی پایان ملّت های مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه های گروهی در مقابل ملّت غیور ایران و کشور حضرت بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفداء آن چنان وا مانده و رسوا شده است که نمی داند به که متوسّل شود و رو به هر کس می کند جواب رد می شنود، و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی جلّت عظمته که ملّت ها را به ویژه ملّت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلم های  ستمشاهی به نور اسلام هدایت نمود.»(1)

نتیجه گیری:ما در کشوری زندگی می کنیم که دچار چنین سختی هایی بوده است  که الحمدالله به لطف حق و یاری امام زمان از حصار در آمد و پا به عرصه ی پیشرفت گذاشت. و این ها را باید مدیون انقلاب بدانیم که اگر به وقوع نمی پیوست در جای خود می ماندیم و ترقّی نمی کردیم.

و این  دانش های دست یافته به اینجا منتهی نمی شود و همچنان ادامه دارد تا ایران همه سلطه های استکبار را به زانو درآورد. مردم ایران هم با صدای یاری خویش همیشه در این عرصه به همراهی خود ادامه داده اند و می دهند .

شاید به نظر بعضی ها برسد که این دهه ی  فجر که هر سال برگزار  می شود برای چیست و دیگر نخواهند که به آن بها دهند، و این در حالی است که دشمن هر لحظه و در همه حال در کمین نشسته و موافق چنین نظراتی است که به آن ها جامه دهد.

پس ما هر لحظه باید بیدار باشیم و مبادا  یک لحظه چشم بر حقایق ببندیم و غافل شویم که لحظه ای غفلت یک عمر پشیمانی در پی دارد.


کاش همه مردم دنیا
به جای یک دقیقه سکوت کردن
به جای یک عمر سکوت
همه فقط
 یک دقیقه فریاد می کشیدند!… (2)

پی نوشت:


1-بر گزیده ای از مقالات انقلاب اسلامی

2-شعر از امین تاجور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۱
علی علایی

ماه بهمن است و در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب هستیم. با اینکه سال ها از آن واقعه تاریخی می گذرد امّا هنوز هم چراهایی در اذهان مردم مخصوصا جوانان است.

مثلا: اینکه مشکل دنیای استکبار با جمهوری اسلامی چیست؟چرا اردوگاه سلطه نمی خواهدجمهوری اسلامی را به عنوان یک بازیگر مستقل با اصول سیاست خارجی آن به رسمیت بشناسد؟ در این باره به دلایلی ذکر میکنیم :

1- منابع ایران اسلامی به دور از دست دشمنان

پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 موجب شد دست غربی ها از منابع و ذخایر مادّی و زیرزمینی کشور قطع شود. از آنجا که فرهنگ حاکم بر نظام های استعماری، فرهنگی حاکم بر نظام های استعماری، فرهنگی منفعت طلبانه و سوداگرایانه است، معیار آن ها در تعاملات و تقابلاتشان نیز، در همین راستا تعریف می شود.

دولت های استکباری سالیان سال کنترل کامل منابع و ذخایر نفتی و ملّی کشورمان را دراختیار داشتند.توصیف ژنرال هایزر از وضع ایران بعد ازسقوط رژیم استبدادی که عمق ناراحتی امریکا را نسبت به از دست دادن مزدورش درایران و منطقه، و ضامن منافع خودش نشان میدهد، اینگونه است :

«پایان این داستان خوفناک ومهیب و  بسیار غم انگیز است.  آمریکا دوست نزدیک و متحّد سبز و خوش بنیه ای را از دست داده است که می توانست منافع غرب را در خلیج فارس تأمین کند. همین یک ضرر، میلیاردها خرج برای آمریکا در بر داشته است، زیرا آمریکا مجبور شده است اقدامات امنیتی دیگری را برای سال های آینده در نظر بگیرد. امّا شاید تلخ ترین ضررآمریکا، ضرری است که در ایران دیده است.»

همین اقتدار وعزت ایران اسلامی است که موجب شده است ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا اعتراف کند :«به دلیل اهمیت استراتژیک ایران و نفوذ این کشور در جهان اسلام است که ما در صدد کاوش برای یک رابطه بهتر بین کشور های خود بر آمدیم...(1)

انقلاب ایران یک واقعیت تاریخی است. و این واقعیت تاریخی همچنان ادامه دارد.

پی نوشت:


1-برگزیده ای از مقالات انقلاب اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۱۳
علی علایی

انبیای الهی تهذیب و سازندگی را از خود شروع می کردند آن گاه به محیط خانواده می پرداختند وسپس به جامعه روی می آوردند و درصدد تهذیب و تطهیر و تربیت جامعه بر می آمدند. انبیاءو اولیای الهی، در اثر تهذیب و ریاضت نفس، چون خورشید تابان می درخشیدند و اطراف خود را روشن و نورانی می کردند و هر کس مستعد بود بر اثر نورانیّت شمس نبوّت و قمر ولایت، هدایت می یافت.

روش تربیتی انبیاءو اولیا عملی بود؛ نه حرفی.حرکات و سکنات و اعمال انبیاء، همه تعلیم و هدایت است. انبیاء و اولیا(علیه السلام) به دنیا به عنوان ابزار و طریقت می نگریستند، نه به عنوان موضوعیت. انبیاء(علیه السلام)دنیا را به صورت منفی طرد نمی کردند، لکن انغمار و فرو رفتن در دنیا و موضوعیت برای آن قائل شدن را رد می کردند. رجل الهی دنیا را در خدمت دین به کار می گیرد و کسانی که براساس وهم و مادیّت زندگی می کنند،دین را به خدمت دنیا می گیرند.

ما هم در روزگار گذشته ی خود مردی الهی داشتیم که دنیا را در خدمت به دین و خلق سپری کرد و آن چنان انقلابی به راه انداخت که دنیا هر لحظه با یاد آن به خود می لرزد. پیروزی انقلاب اسلامی که امام خمینی(ره) در سال 1357به راه انداخت نشانگر این واقعه ی مهم اسلامی بود.

موفقیت تدابیر امام (ره) در صحنه عمل :

رهبری یک انقلاب، آنگاه موفق است که در صحنه عمل و میدان تجربه، کارآمدی و توفیق خود را بنمایاند، و این کارآمدی واقعیتی است که توده مردم و اقشار انقلابی بخصوص نخبگان و چهره های شاخص جامعه قادرند تا آن را لمس کنند و دریابند. امام خمینی(ره) در طول شکل گیری انقلاب اسلامی، و در تعامل و پیوند متقابل با انقلابیون و نیروهای مبارز، درستی استراتژی و تصمیمات خود را نیز به منصه ظهور می رساندند. همان گونه که پس از پیروزی انقلاب هم، هشدارها و رهنمودهای ایشان، در مدت زمانی کوتاه یا بلند؛ اتقان و درستی خود را می نمایاند. البته در این عرصه، غالباً اجماع و اتفاق نظر حقیقی بین اقشار و آحاد جامعه به وجود نمی آید، زیرا مخالفان و رقبا هرگز موفقیت ها را بر نمی تابند، ولی حقیقت بالاخره خود را نشان می دهد. در جریان شکل گیری و رشد یک انقلاب، موفقیت گام هایی که رهبری در پیشبرد انقلاب بر می دارد و درستی تحلیل ها، هشدارها و رهنمودهای او، خود به خود در تکوین و تحکیم رهبری، نقشی اساسی داشته و بتدریج، اعتماد عمومی را به او جلب می نماید و عملاً نیز برجستگی و شایستگی او را نشان خواهد داد و همه برای ایجاد حکومت اسلامی است.

وظیفه حکومت اسلامی، سوق دادن مردم به سوی ماوراءطبیعت و دوری از نشئه ی حسّ است. وظیفه ی مهم حکومت اسلامی، بسط توحید و معارف غیبی و انسان سازی است.کار انبیاء و سیاسیون الهی نیز، اداره ی جامعه و سوق دادن مردم به سوی توحید است؛بسط بندگی و تفسیر جهان و انسان بر مبنی توحید است. 

پس: وظیفه ی رهبری بر جامعه آسان نیست و فقط فردی می تواند انقلاب کند که خود انسان کامل باشد که بتواند صلاحیّت اداره ی جامعه را داشته باشد همانند امام خمینی(ره) که تا امروز هم رهنمودهای ایشان نشانگر راه بر ماست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۲۵
علی علایی

این عنوان می تواند سر مطلب بسیاری از حرف ها و موارد باشد، مثلا از کنار مغازه ای می گذریم و شاید نیاز به خرید داشته باشیم ولی پول نداریم و در درب مغازه نوشته باشند« تقاضای نسیه نفرمایید حتی شما دوست عزیز» . این به ما می فهماند که فروشنده حتی دوست خود را قبول نمی کند. پس ما هم به دنبال راهی برای نجات خود باشیم...

میخواهم حرف را به اینجا برسانم که در روز قیامت نیز همچنین است. همه به دنبال حساب و کتاب خود هستند و حتی دوست صمیمیشان هم به یاد نمی افتد. در این دنیا به دنبال توشه ای برای آخرت خودند، تا آن روز که حتی مادر از بچه اش فرار می کند، محتاج کس دیگری نباشد.

بعضی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله والسّلم)از آن حضرت سؤال کردند: که در روز قیامت انسان به یاد دوست صمیمیش می افتد؟ ایشان در پاسخ فرمودند:

«سه موقف است که هیچ کس در آن ها به یاد کسی نمی افتد: پای میزان سنجش اعمال است تا ببیند آیا میزانش سنگین است یا سبک؟ سپس بر صراط است تا ببیند آیا از آن می گذرد یا نه ؟ و سپس به هنگامی است که نامه های اعمال را به دست انسان ها می دهند تا ببیند آن را به دست راستش می دهند یا دست چپ؟ این سه موقف است که در آن ها کسی به فکر کسی نیست. نه دوست صمیمی،نه یار مهربان،نه افراد نزدیک،نه دوستان مخلص،نه فرزندان،و نه پدر و مادر ، و این همان است که خداوند متعال می فرماید:«در آنروز هر کسی به قدر کافی به خود مشغول است».(1)

در قرآن کریم از قیامت بسیار یاد شده‌ است، این یادآوری گاه با برهان و گاه با آوردن مثالها بوده و سعی برآن بوده تا فهم آن را به ذهنها نزدیک سازد و دل را برای پذیرش آن آماده سازد از جمله این آیه:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿2﴾
«کسانی که ایمان داشتند و یهودیان و مسیحیان و صابئین (پیروان حضرت یحیی ) هر که به خدا و روز قیامت ایمان داشته و کردار نیک انجام داده باشد، چنین افرادی پاداششان در پیشگاه خدا محفوظ بوده و ترسی بر آنان نیست و غم و اندوهی بدیشان دست نخواهد داد....»

بنابراین:در این دنیای بی در و پیکر همه به دنبال کار خودند و به اعمال خود مشغولند. حال توشه ای آماده کنند یا نه ،به خودشان بستگی دارد که چه اعمالی در آخرت به دنبالشان باشد. چه بهتر این اعمال، اعمال پسندیده و نیک باشد، تا شاید خود(اعمال نیک) راه را برایشان هموار سازد.

یا رب مکن اندر صف محشر خجلم        من کرده گناه و پیش خود منفعلم

اندر دو جهان ببخش و رحمی بنما          چون غیر  تو  امیّد  نباشد به دلم(3)

 پی نوشت:


1-برگزیده تفسیر نمونه،ج 5،ص415/تفسیر برهان،ج4،429

2-سوره بقره،آیه 62

3-«ابو سعید ابوالخیر»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۱۵
علی علایی

محبّت اکسیر اعظمی است که هر سختی را بر انسان، آسان و هر تلخی را در کام محبّین، شیرین می کند. 

در آیات الهی محبّت و مودّت جایگاهی بسیار ممتاز دارد.در کلام الله مجید حدود 51 بار واژه ی «محّبت»بکار رفته است که گویای کارآمدی شیوه حبّی است از جمله آنها این آیه شریفه است که فرموده:

اگر شما از دین او روی برگردانید،«فَسَوْفَ یَأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»(1)

به زودی خداوند گروهی را خواهد آورد که آن ها او را دوست داشته و او نیز آن ها را دوست دارد.

در روایات و شیوه ی عملی اولیای اسلام:نیز دعوت به محبّت و القای آن در دل ها در مرتبه ای از اهمّیّت است که امام صادق (علیه السلام)فرمودند:«هَل الدّین إلاّ الحُبّ»(2)

آیا دین چیزی جز محبّت  است؟!

و امام باقر علیه السلام فرمود: «الدّینُ هوَ الحُبُّ وَ الحُبُّ هُو الدّین»(3)

دین همان محبّت و محبّت همان دین است.

اسلام دین مهربانی از محبّت سخن گفته و ما را نسبت به این امر سوق داده است. و ما از  سخنان ائمه چهار چوب این محبّت را برای خود مشخص می کنیم  و این امر را در نظر داشته باشیم که همه  چیز برای خود آثار مثبت و منفی دارد و این ماییم که باید آن را مشخص کنیم.

آثار مثبت محبّت در  زندگی
 محبّت و دوستی نسبت به خوبان و خوبیها  همانند یک نیروی محرک، انسان را در جهت رسیدن به مقامات عالی و الهی کمک می کند و باعث ایجاد انگیزه و شوق برای رسیدن به مقصود می شود. در واقع بسیار از موارد که انسان از راه می ماند و نمی تواند کار را به اتمام برساند به خاطر نقص است و اینکه در شوق محبّت می باشد. چه بسیار افرادی که به واسطه داشتن محبّت درست وصحیح، مشکلات و سختی ها را به جان می خرند و در مسیر الهی شدن و رسیدن به سعادت ذرهّ ای به خود تردید راه نمی دهد.

آثار منفی محبّت در زندگی
محبّت به همنوع هرچند بسیار زیبا و مورد سفارش و مورد تأکید آیات و روایات می باشد، ولی این محبّت اگر در چار چوب اعتدال و میانه روی نباشد، انسان را به هلاکت و نابودی سوق می دهد. بهترین اشاره را در این خصوص، مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام می فرمایند: هلک فی رجلان: « مُحِبٌّ غَالٍ  وَ مُبْغِضٌ قَالٍ»(4)

دو تن به خاطر من به هلاکت رسیدند: «دوست افراط کننده، و دشمن دشنام دهنده».

بنابراین: محبّت نسبت به خداوند مهمترین هدف زندگی است و  هر چند از حدّ بالاتر رود خوب است و در نهایت انسان را به سعادت اخروی میرساند.

و همچنین در زندگی اسلامی محبّت و نفرت دو عنصر اساسی هستند که هر دو باید در حد تعادل حفظ شود و اگر محبت و نفرت از دایره ی عقل و شرع تجاوز نکنند، یقیناً بسیار مفید و سازنده خواهد بود.
 

 

پی نوشت:


1-سوره مائده ،آیه 54 .

2-خصال،ص21.

3-بحار الانوار ، ج 66،ص238

4- نهج البلاغه، حکمت114

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۰
علی علایی

زندگی دنیوی انسان همواره با اتفّاقات زیادی همراه است و این اتفّاقات در نظر افراد، متفاوت و متغیّر میباشد. همه ی انسان ها بنا به طبع درونیشان خواسته هایی در زندگی دارند که بعضی از آن ها دست یافتنی و بعضی دست نیافتنی است که در اصطلاح به آن آرزو می گویند.

حال آرزو بر دو قسم است:«آرزوهای کاذب»،که همچون سراب در بیابان زندگی ظاهر می شود و تشنه کامان را به دنبال خود می کشاند و هر لحظه تشنه تر می سازد تا از شدّت تشنگی هلاک شوند، و «آرزو های صادق»و مثبت و سازنده که همچون آب حیات،گلستان وجود آدمی را سیراب و پر ثمر می سازد و انسان هر چه برای رسیدن به آن زحمت می کشد،نشاط و معنویت بیشتری می یابد .

این همان چیزی است که در قرآن مجید به آن اشاره شده است:

«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً»(1)

«مال و فرزندان ،زیور حیات دنیا هستند و باقیات الصالحات(ارزش های پایدار و شایسته)نزد پروردگارت ثوابش بهتر و امید بخش تر است.»

مال و فرزند:با توجه به این آیه می فهمیم داشتن مال و فرزند همان آرزوهای کاذبند که فقط انسان را به خود مشغول میدارد و وابسته به دنیا می کند و حتی انسان تا آخرین لحظه زندگی فکرش خالی از آن نمی شود .

امام علی علیه السلام کثیرا می فرمودند:

« أَیُّهَا النَّاسُ... إِنَّ الْأَمَلَ یُسْهِی‏ الْقَلْبَ‏ وَ یُکَذِّبُ الْوَعْدَ وَ یُکْثِرُ الْغَفْلَةَ وَ یُورِثُ الْحَسْرَةَ ...»(2)

«ای مردم، بدانید آرزو ، دل را دچار فراموشی می کند، و وعده را دروغ می نمایاند و غفلت را زیاد می کند و موجب حسرت مى‏ شود»

 باقیات الصالحات: امید وآرزو های سالمند که موجب سعادت  انسان در آخرت می شود.

در حدیث نبوی، رسول خدا(ص)، آرزو را،  رحمتی برای امت خود دانسته اند:

«الْأَمَلُ‏ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی‏ وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً.(3)

امید و آرزو، برای امت من رحمت  است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‏داد و هیچ باغبانی نهالی نمی‏ کاشت. که قطعا مراد رسول گرامی اسلام از این آرزو، آرزو های طولانی ومنحرف نبوده است.

در نهایت میخواهیم به این امر اشاره کنیم که دین اسلام چه دین خوبی است که مردم را به داشتن آرزوهای صادق امر فرموده و این امر را محرکی برای رهنمون انسان ها به سعادت دانسته است. 

پی نوشت:


1-سوره کهف،آیه 46

2- بحار الأنوار (ط - بیروت)   ج‏۷۵ ،  ۳۵

3- بحار الأنوار ج‏۷۴ ؛ ص۱۷۳

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۵
علی علایی

در زندگی همه ی افراد چیزهایی است که مربوط به خودشان است و در بعضی مواقع دچار رنج هایی در زندگی می شوند.

حال بنا به فرق هایی که در افراد است، نوع نگرش به مشکلات فرق می کند. میدانیم که همه اینها از طرف خداست و خداوند بد هیچ بنده ای را نمیخواهد.

خداوند همه نعمتهایش را بر ما عرضه داشته و بر هر کس قدری معین کرده است ،حال این نعمتها مثل چک حامل نیستند که هر کس ازراه رسید آن را وصول کند، بلکه شبیه چک بنام هستند پس تنها کسی میتواند آن را دریافت کند که نامش بر آن باشد

و قرآن میگوید « لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» هر چیزی به نام خداست.(1)

پس عزت و اعتبار من نیز بنام اوست و تنها او می تواند از با جه ی وجود من وجاهت و آبرو را باز پس گیرد.

البته قانون چک در صورتی که صاحب نام میتواند با امضایی که پشت چک میزند، دریافت آن را به دیگری واگذار کند.این همان امتحان صبر است بر مشکلات، که اگر پیروز از میدان خارج شوید همچنان با نعمت شکر ادامه راه آسانتر می شود و تقرب به درگاه الهی بیشتر می شود.

از اینرو اگر دیدی کسی می تواند آبروی کسی را بریزد بخاطر آن است که خداوند امضاء کرده است، و البته او همچنانکه خود بارها گفته است و ما نیز بارها تجربه کرده ایم، حکیم است و کارهایش همه بر اساس حکمت و کتاب است.

در نیافتد هیچ برگی از درخت     بی قضا و حکم آن سلطان بخت(2)

«وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا» هیچ برگى فرو نمی ‏افتد مگر [اینکه] آن را می داند(3)

پس خداوند بنا به ظرفیت وجودی افراد هر چیزی را که لایق افراد بداند مقرر می کند و در راه هر چه خود اراده کند بر او محقق می سازد.

پس کاری به کار کسی نداشته باش و مستقیماً به سوی خدا حرکت کن و تنها از درگاه او تمنّا کن و بخواه و تنها از درگاه او پوزش خواسته و عذر خواه باش که او بی همتاست.

پی نوشت:


1-سوره شوری،آیه49

2-مثنوی معنوی مولانا

3-سوره انعام،آیه 59

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۲:۳۰
علی علایی

هیچ کس آدمی را از خوردن میوه ای تلخ منع نمی کند؛زیرا تلخی خود مانع خوردن میشود و انسان را از خوردن باز میدارد، در صورتی که خوردن میوه شیرین آنقدر لذت بخش است که انسان نا خواسته بسوی آن می رود.

مثلا پزشک به بیمار خود که سرما خوردگی دارد، داروی تلخی میدهد و او را از خوردن خربزه باز میدارد. این داروها که تلخ است با صبر او بر خوردن، در نهایت سلامتی  بیمار را به دنبال دارد .امر و نهی خداوند در اعمال ما انسانها نیز چنین  است، وقتی خداوند ما را امر به انجام کار نیک برای سعادت و رسیدن به کمال میدهد و از انجام گناه نهی میکند، مثل همان خربزه شیرین است که در سرما خوردگی به بدتر شدن حال فرد کمک میکند، ودر واقع از چاله بر خواسته به چاه می افتد .

بنابراین گناه برای انسان به ظاهر مایه ی  رنج و زحمت نیست، بلکه گویی مثل درختی سبز و میوه دار است که هم چشم نواز بوده هم مایه ی انرژی و خود را بهتر نشان میدهد.

ازاین رو خداوند در آن باغ، وقتی که میخواهد لغزش را به تصویر بکشد، از نماد درخت سبز و میوه دار استفاده میکند، نه بوته ای پر خوار و  پر تیغ.

«وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ» (1)

«ولاتقربا هذه الشجرة»« به این درخت نزدیک نشوید»

درواقع نهی خداوند از نزدیک نشدن به در خت آن ضرر و زیانی است که انسان پس از آن می بیند.

«فتکون من الظالمین»« پس در شمار ستمگران خواهید بود »

و این جزء ستمگران بودن در واقع همان ستم به نفس خود است و دوری از رحمت خداست .

زانک  نهی از  دانه     شیرین   بود              تلخ را خود  نهی حاجت کی شود

دانه ای کش تلخ باشد مغز و پوست            تلخی ومکروهش خود نهی اوست (2)

بنا براین گناه به ظاهر شیرین و جلوه گر است و به باطن تلخ و بیماری زاست که فقط درمان این بیماری توبه است .همچنانکه بعد از توبه ِ حضرت آدم -علیه السلام-رحمت باری تعالی شامل حال او شد و او را وعده ی بهشت داد.

  پی نوشت:


1-سوره بقره،آیه 35

2-مثنوی معنوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۱۴:۰۸
علی علایی