ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

بیداری- دعوت -اصلاحات

فریب - دنیا-زندگی-سعادت-توشه- سبکبار- مقصود

شیرینی وصال-درد جانکاه-رابطه انسان و خدا- لذت بی نظیر

خود واقعی- خود خیالی- فراموشی-خسارت

یا علی- با علی- راه علی-شیعه علی

سیزده رجب-لرزش - شیطان- حق- باطل

دنیا-تقوا-مرکب راهوار- مرکب چموش-بیماری قلب

بذر الهی- سنبل -عالم آفرینش

فاطمه (س)-سیاست- میدان- تفکر جاهلی- مدافع حریم امامت

مقام فاطمه(س)-راز جهان-نظر دانشمند مسیحی

شهادت فاطمه(س)- عدم بیعت- کار بی شرمانه عمر- ضربه قنفذ

انگیزه خلیفه ها-غصب فدک- تضعیف بنیه ی مالی

خطبه فدکیه- ادعای ابوبکر- سکوت انصار ومهاجر- مقام معنوی و سیاسی

امامت- ولایت- خطبه فدکیه- حضرت زهرا(س)-نظام بخشی

ارکان زندگی-پایه اسلامی-محبت وآرامش

فاطمه (س)-محبت- دوستدار- شفاعت-عبادت

فاطمه(س)- فطم - قطع-

فاطمه(س)- سوره کوثر- ابتر-نظر فخر رازی

ایثارفاطمه(س)- الگوی زهد- آیه ایثار

فاطمه (س)- آیه تطهیر-اهل البیت -گواه قرآن- عصمت و طهارت

فاطمه(س)-مباهله-الگوی بشریت-حلقه وصل

فاطمه(س)- حجّت خدا- زن کامل- برترین بانو

یاد خدا- ذکر - لرزه- قطب نما- اضطراب

حسود- کم ظرفیت-هلاکت-شر

تلنگر-آدم(ع)-هبوط-اعضا-رابطه- یارو غمخوار

ماجرای زنبور-عاشورا-لقمه-هیزم-حرام-طیب

وقت- طلا-گرانبها-فرصت- غنیمت

بخشش-خطا-رحمت-آدم

چادر-مروارید- صدف-شیطان-حجاب

انتخابات -افتخار - رأی مردم-تعهدات

آخرین مطالب

دعوت از کسی نشانگر ارج و ارزش گذاشتن به شخص است و در این دعوت انسان باید بیدار باشد؛ و صاحب دعوت را بشناسد تا خودش را آماده کند.

به بیان دیگر با قبول صاحب دعوت بتواند هم اصلاحات ظاهری و هم باطنی انجام دهد؛ اصلاح در معنای واقعی ،شایسته وخوب شدن، یا بر گرداندن چیزی که فاسد شده است.

در قرآن این کلمه با مشتقاتش صد و هشتاد مرتبه بکار رفته است. اصلاح فردی مقدم بر اصلاح اجتماعی است و اصلاح باطنی مقدم بر اصلاح ظاهری است. تا فردساخته نشود جامعه ساخته نمی شود؛ در واقع "ازکوزه همان تراود که در اوست"؛

برای اصلاح خود یا نفس دو چیز لازم است«اول: بینش دوم:اراده آهنین».

چراکه خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر اینکه مردم، خودشان را تغییر دهند «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم»(1)

هرکس که خواهان اصلاح  طلبی در جامعه است، باید همانند انبیا که اول خودشان را ساختند بعد باشعار توحید به اصلاح جامعه پرداختند حرکت کند.

نتیجه گیری: بنابراین خداوند ما رادعوت کرده که خودمان رابسازیم تا لایق بندگی خدا شویم، و ما هم باید از صاحب حق دعوت کنیم تا به اصلاح مطلق خودمان و جامعه بپردازیم.

پی نوشت:


1-سوره رعد، آیه 11.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۹
علی علایی

با هم حرف می زنیم اول به خوبی و نرمی،به ناگاه لحن ها بر می گردد، یا حرف ها متمایل به دیگری می شود. کنترل از دست می رود و آنچه نباید بشود، می شود.

زبان می تواند در دو جهت مثبت و منفی  به کار گرفته شود، ولی کمتر کسی موفق می شود که بر زبان خود مسلط شود و آن را به شکل صحیح به کار گیرد. به همین جهت و با توجه به استفاده ی بی جای آن، عواقب خطرناکی به دنبال دارد، و در فرمایشات معصومین هم، بیشتر در مورد اثرات منفی زبان سخن به میان آمده است.

آری سخت است، ولی می شود مهار کرد؛ امام علی (علیه السلام) می فرمایند:«زبان درنده ای است که اگر به حال خود واگذار شود، زخمی می کند و زخم آن از سر نیز برنده تر است».(1)و در جای دیگر می فرماید:«زبان بیانگر میزان عقل است»(2)

قرآن نیز می فرماید:«مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ»: انسان هیچ سخنی را به زبان نمی آورد مگر اینکه همان دم دو فرشته مراقب و آماده برای انجام مأموریت و ضبط آن هستند».(3)

چگونه زبان را مهار کنیم؟

تقویت نیروی ایمان ابزار مهار زبان است؛ اینکه هر لحظه خود را در محضر باری تعالی ببینیم، و اعمال ما از کوچک و بزرگ از او مخفی نمی ماند و تمام اعمال ما را در واپسین روز مورد حسابرسی قرار می دهد و ما آزاد نیستیم که زبان را دزر موردی به کار گیریم بلکه باید فقط آن را در مسیر رضایت خدا قرار دهیم.

بنابراین: به فرموده رسول اکرم(صلی الله علیه و آله والسلم):«از نشانه های ایمان محافظت زبان است».(4)

پی نوشت:


1-غررالحکم(رسولی)،ج2،ص333و343.

2-غررالحکم(رسولی)،ج2،ص333.

3-سوره ق،آیه18.

4-سیره نبی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۲
علی علایی

در این دنیای فانی، انسان های متفاوتی زندگی می کنند، که همگی در نوع خود متفاوتند. همه زندگی میکنند، امّا در مسیرهای مختلفی گام بر می دارند؛ یکی سرگرم دنیاست و دیگری مسیر کمال و سعادت را می پیماید و یا اینکه در جستجوی آن است.

انسانی که در مسیر رشد و تکامل قدم بر می دارد،سعادت خویش را در دل نبستن به دنیا و جلوه های آن می بیند و دنیا را گذرگاه و پلی به سوی حیات اخروی می داند. درنظر حق بین او، اگر چه دنیا مخلوق و جلوه ای از جلوه های جمال و آیتی از آیات حسن خداست، اما دل بستن بدان، و تمامی همّت خود را صرف طلب آن کردن، غفلتی عظیم است و زیانکاری بزرگی در پی دارد؛

قرآن در این باره می فرماید:«وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ»:و زندگى دنیا جز مایه فریب نیست.»(1)

حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:«احساس آرامش با دنیا و دل خوشی به آن بزرگ ترین فریب است».(2)

حال کسانی که متاع دنیا آن ها را فریفته، مانند کودکانی که سرگرم بازی های خیالی شده اند، می باشند که سراب دنیا آن ها را از زلال حقیقت محروم ساخته است؛

قرآن می فرماید:«وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ ...»:زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی  نیست».(3)

دنیا چو حبابی است و لکن چه حباب***نه بر  سر  آب   بلکه  بر     روی    سراب

آن هم چه سرابی که ببیند به خواب***آن خواب چه خواب،خواب بدمست خراب

نتیجه گیری: پس با بررسی این نکات به آن میرسیم که باید کوله بارمان پر برای آخرت و سبکبار از تعلقات دنیوی باشد؛ که این نشان دهنده ی تکامل و رشد انسان است. که به فرموده امام علی (علیه السلام):«دنیا و هر آنچه در آن است پیوسته و بسیار فریبنده است، هم خود و هم اهلش نابود شدنی اند و هیچ خیری در هیچ یک از بهره ها و گوشه های آن نیست، مگر در توشه تقوا».(4)پس«سبک بار باشید تا به مقصود برسید».(5)
 

پی نوشت:


1-سوره آل عمران، آیه 185.

2-غررالحکم، ح۵۶۵۰.

3-سوره انعام، آیه 32.

4-نهج البلاغه، خطبه ۱۱۱.
5-«تخفّفوا تلحقواه»؛نهج البلاغه، خطبه21.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۵۳
علی علایی

دروجود انسانی که میل به سعادت دارد، دردی درونی که از نیاز فطری او سرچشمه میگیرد، وجود دارد و آن میل، وصل به لقای الهی است.

این اشتیاق و دوری از وصال او، غم و اندوهی در وجود انسان می گذارد که در عین جانکاه بودن لذّتی به همراه دارد که هیچ لذّتی یارای برابری با ان نیست؛ به گفته سعدی:

آب حیات من است، خاک سر کوی دوست     گر دو جهان خرمی است، ما و غم روی دوست

مثال: رابطه انسان وخدا رابطه ماهی و آب است؛ ماهی چون به چشمه می رسد به حقیقتی آگاه می گردد که از آغاز با او بوده است.

چنان که قرآن کریم می فرماید:«هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ: و او با شماست، هر جا باشید».(1)

حضرت علی(علیه السلام)در این باره می فرماید:«خداوند در عین نزدیکی به موجودات، بلند مرتبه است و در عین تعالی، به موجودات نزدیک است».(2)

نتیجه گیری: انسان اگر چه خود را از خدا دور می داند و به سوی او در حرکت است، اما همانند کسی است که با چشمان بسته به سوی روشنایی گام بر می دارد؛ نور بر فردی که چشمانش بسته است احاطه دارد و او برای وصول به آن ناگزیر باید دیده بگشاید و پرده از چشم خود باز گیرد.

پی نوشت:


1-سوره حدید، آیه4.

2-بحارالانوار، ج90،ص189.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۵۱
علی علایی

می دانید که خداوند از ما انسانها پیمان گرفته که بنده او باشیم؛ حال در این میان اگر به جای خدا، دنبال هوس رفت، به جای ایمان، سراغ کفر و در واقع به جای نور، سراغ نار رفت، گرفتار خسارت آشکار میگردد.

مثال: جوان در ابتدای خطایش، عملش را مخفی میکند؛ ولی هنگام کار خوب، مانند نماز آن را به همه آشکار میکند. در روانشناسی هم به این نکته اشاره شده که: گرفتن تصمیم اخلاقی و معقول احساس پیروزی در انسان را به دنبال دارد و هنگامی که تحت تاثیر خشم و شهوت است، احساس شکست می کند.

این مطلب خود دلیل محکمی بر این است که خود واقعی، غیر ازخود خیالی است؛

بنابراین: دنیا بازاری است که اگر عمل سبک باشد، زیانکار هستی؛ چه رسد به اینکه عمل نداشته باشی؛

نادیده گرفتن فطرت، محو کردن جوهره ی انسانیت و ظلم به خویشتن است؛

در قرآن آمده است که:«أُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ...هُمُ الأَخْسَرُونَ»

هر ضرر از _مال و مقام و مسکن و مدرک_قابل جبران است مگر باختن خود و از دست دادن انسانیت که خود بالاترین خسارت و غیر قابل جبران است.(1)

«وَ لا تَکُونُوا کالَّذِینَ نَسوا اللَّهَ فَأَنساتُ‏مْ أَنفُسهُمْ  أُولَئک هُمُ الْفَسِقُونَ»

«همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آن ها را به خود فراموشی گرفتار کرد؛»(2)

پی نوشت:


1-سوره هود، آیات 21و22.

2-سوره حشر،آیه 19.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۱۵
علی علایی

زندگی پر بار حضرت علی (علیه السلام) پر از حکمت و مضمون است.و ما شیعیان ایشانیم که با سیری به  زندگی ایشان و با یافتن کلید های این مسیر طولانی آگاهی هایی که لازم است از این قله بدست آوریم را با تمسّک به نام ایشان است.

وقتی می بینیم از شروع خلقت و زندگی از انبیاء تا اولیاء کسی به غیر از حضرت علی(علیه السلام) نیست که یاری گر مؤمنان بوده و است . پس ما به غیر ایشان از که سخن بگوییم که دنیا با اعمال خود هنوز هم به خود می لرزاند.

همانطور که پیامبر اکرم "صلی الله علیه و اله وسلم" فرمودند:
خداوند تبارک و تعالی برای برادرم، علی بن ابی طالب آن قدر فضیلت قرار داده که شمارش آن را فقط خدا می داند.
هرکس فضیلتی از فضائل او را بازگو کند و به آن اعتراف نماید ، خداوند گناهان گذشته و اینده اش را بیامرزد ، هرچند به اندازه جن و انس گناه کرده باشد.
و هرکس فضیلتی از فضائل علی علیه السلام را بنویسد ، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
و هر که به فضیلتی از فضائل علی علیه السلام گوش دهد ، خداوند گناهانی را که به وسیله ی گوش انجام داده می آمرزد.
و هرکس به نوشته ای از فضائل علی علیه السلام نگاه کند، خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده می آمرزد.(1)

توجه نموده اید که هر کاری را با نام علی(علیه السلام) شروع کنیم به نتیجه خوبی می رسیم، حال چرا در زندگیمان کارهای علی (علیه السلام) را پیش نگیریم. علی مظهر عدالت بود ولی اکنون در جوامع ما بی عدالتی ها بیداد می کند. علی یاور مظلومان و ستمدیدگان بود، ولی امروزه که ستمدیده گرجه یاری نمی کنیم بر سرش هم می کوبیم.

نتیجه گیری: گر چه شیعه ایم ولی راه علی (علیه السلام) را نشناخته ایم و در این مسیر نور چراغ یا علی است که ما را تا اینجا کشانده است. پس "یا علی بگو و با علی" ادامه بده...؛


پی نوشت:


1-امالی صدوق، مجلس 28، حدیث 10

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۰۹
علی علایی

روز جمعه  سیزدهم رجب، علی بن ابی طالب (علیه السلام) مانند خورشیدی بر روی سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین کعبه نهاد؛ به سجده افتاد و دست ها را به سوی آسمان بلند نمود و فرمود:

«أشهد ان لا اله الا الله، و أن محمداً رسول الله و أشهد أن علیاً ولی محمد رسول الله، بمحمد یختم الله النبوة و بی یختم الوصیة و انا امیر المؤمنین»: «شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و محمد(صلی الله علیه و آله) پیامبر خداست و علی وصی محمد رسو الله (صلی الله علیه و آله ) است. به مخحمد (صلی الله علیه و آله) نبوت ختم می شود و به من وصایت کامل و تمام می شود ومنم امیر المؤمنین».(1)

سپس فرمود:«جاءالحق و زهق الباطل»:«حق آمد و باطل رفت». در این هنگام که وجود سرا پا جودش پای بر این عرصه ی خاکی نهاده بود، بت هایی که در کعبه بود به زمین افتادند و آسمان ها نورانی شد. شیطان فریاد برآورد: «وای بر بت ها و بت پرستان از این فرزند».(2)

از این فرزند تازه به دنیا آمده شیطان به خود لرزیده و تا زندگی هست با وجود نام و یاد ایشان شیطانیان به خود خواهند لرزید. و همانطور که خود حضرت فرموده اند: وقتی که حق آمد باطل گریزان خواهد شد...؛

شخصی که تکیه گاه مظلومان و یتیمان و بی کسان روزگار خود بود، در جامعه ی کنونی ما همه از یاد و نام علی (علیه السلام) قوت می گیرند، و در واقع یاری گر هر درمانده ای است.

چنانچه یکی از دانشمندان (خلیل بن احمد) ، که بسیار در زهد و علم و تقوا مشهور بوده در مورد امیر المؤمنین (علیه السلام) گفته است:«احتیاج به او و بی نیازی او از همه، اثبات می کند که او امام همه در همه ی امور است».

پی نوشت:


1-مناقب آل ابی طالب(علیه السلام):ج 2 ص198.

2-علی علیه السلام ولیدالکعبه: ص41.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۵۹
علی علایی

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله والسلم) دنیا منزلی است که جز با زهد و پارسایی نمی توان از آفاتش سالم ماند و هرچه طعمه ی آن شود از آن نجات نیابد. بدانید وجود شما بهایی جز بهشت ندارد مبادا به غیر از آن خود را بفروشید. بدانید تقوا مرکب راهواری است پرهیزگاران بر آن سوار شده و مهارش را به دست گرفته اند و آنان را به مقصد بهشت میرساند. بدانید گناه مرکب چموشی است گنهکاران بر گرده ی آن نشسته اند اگر مهارش گسیخته شود راکب را به پرتگاه دوزخ می افکند. بدانید امروز وقت آمادگی است فردا مسابقه است مسابقه بر سر بهشت است و سرانجام باختگان دوزخ. بدانید تهیدستی بلا است و بدتر از تهیدستی رنجوری جسم است و بدتر از مریضی بیماری قلب است.(1)
از این فرمایش "نکاتی ارزشمند" بدست می آوریم:

اولاً در زندگی آنقدر مشغول به کارهایمان هستیم که این لذّت، هر روز بیشتر و بهتر از دیروز، برایمان تمام شدنی نیست . و این حس هر روز هم بیشتر می شود و ترقّی هم می کند و ما را به چالش می کشاند. 

حال در این میان با خود اگر کمی بیاندیشیم میبینیم که چه ضررهایی این دنیا به ما نزده است... در این اگر توشه ی زندگی را پایه نهادیم ، از توشه ی آخرت باز مانده ایم، چه کنیم که طعمه ی دنیا نشویم؟

در ادامه ی فرمایش آمده است که تقوا مرکب راهواری است که با مهار آن به راه سعادت رهنمون می شویم، حال با وجود مرکب استوار تقوا از مرکب خطرناک گناه سرچشمه نگیریم که بهای سنگینی را برای آن باید بدهیم.

از طرف دیگر همه چیز به نهایت نباید متمرکز شود و انسان را از زندگی باز دارد. امید و تلاش برای زندگی است که انسان را از فقر و بیماری نجات می دهد و به او این قوت را می دهد که با عقلی کامل به اعمال و عاقبتش بیاندیشد.

نتیجه گیری: پس دنیا محل امتحان است و با تلاش در راه ایمان و امید برای داشتن زندگی سالم و عاری از گناه است، که راه  ما را روشن می سازد. همانطور که امام هادی (علیه السلام)  فرمود: به راستى خداوند دنیا را خانه آزمایش و آخرت را خانه ماندگار، و آزمایش در دنیا را سببى براى ثواب آخرت و ثواب آخرت را عوض آزمایش دنیا قرار داده است.(2)

پی نوشت:


1-(گزیده ای از نصایح صفحه 21 الی 22 )

2-  تحف العقول صفحه 882 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۶
علی علایی

از جمله آیات قرآن کریم که  بنا بر تفسیرملکوتی و معنوی  در شأن و منزلت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نازل گردیده است، این آیه است:

«مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»؛

« کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مى‏کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست.» (1)

معنی ملکی آیه چنین است: کسانی که در زراه خدا انفاق می کنند، عملشان مانند کاشتن بذر و دانه است که این دانه تبدیل به هفت سنبل و هر سنبلی، صد دانه گندم می شود. یعنی از یک دانه، هفتصد دانه گندم به دست می آورند.

اما درباره معنای ملکوتی و تأویل آیه شریفه، امام باقر (علیه السلام) فرمود:منظور از حبّه فاطمه ی زهرا(علیها السلام)است. و خداوند از حبّه، دختر رسول الله (صلی الله)را اراده کرده است. و مراد از سنبل ، وجود مقدس هفت امام از حضرت صادق (علیه السلام) تا امام زمان-عجل الله تعالی فرجه-است.(2)

با اینکه حضرت زهرا (علیها السلام) در حقیقت حبّه برای تمامی امامان است، در این روایت تنها برای هفت امام آخر معرفی شده اند . شاید علت، آن باشد که زمان به ثمر نشستن این حبّه از زمان امام صادق (علیه السلام) به بعد است.

خداوند می فرماید: بذر من در عالم آفرینش ، زهرای اطهر (سلام الله علیها) است . و نتیجه ی این حبّه وجود ائمه ی هدی(علیه السلام) است. که کارشان تربیت و رشد بشر است. آن ها می خواهند بشر را از زمین جدا کرده و به عرش ببرند تا الهی شود.«و الله یضاعف لمن یشاء». معنای ملکی و ظاهری این جمله این است که خداوند اگر بخواهد می تواند این دانه را بیشتر هم می کند.
در نتیجه: در زمان های گذشته به خاطر کشتار و محو فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بسیاری سیّادت خود را مخفی می کردند.با اینکه بعضی از علما ی گذشته تعداد سادات را محاسبه کرده اند ، امام احتمال می دهند روزی اولاد پیامبر( صلی الله علیه و آله) از غیر سادات هم بیشتر شوند. چون بذری که در دل طبیعت کاشته شده و از آن سنبل های عجیب و فوق العاده به وجود آمده ، جز حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیست.

پی نوشت:


1-سوره بقره، آیه261.

2-تفسیر عیاشی، ج1،ص147.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۵
علی علایی

چرا فاطمه (سلام الله علیها) حبّه است؟

برای این پرسش دو پاسخ وجود دارد: یکی این که دانه، علّت و اساس تمام آن سنبل هاست. و اگر دانه نباشد اثری از سنبل ها و گندم ها وجود ندارد.

بنابراین، خداوند می خواهد بفرماید: ای انسان، اگر فاطمه (سلام الله علیها) نبود هیچ اثری از امام صادق،امام کاظم، امام رضا و دیگر امامان و سفیران هدایت (علیه السلام) نبود. به همین جهت،ائمه و انبیا و اولیا هر چه دارند از برکت وجود بی بی دو عالم، زهرای مرضیه (علیه السلام) است. یعنی همه ی این ها از این حبّه کسب فیض و فضیلت کرده اند و وجود خود را مدیون ایشان می دانند. به همین دلیل حدیث قدسی می فرماید:«لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما»(1)؛ ای پیامبر، اگر فاطمه نبود، تو و علی را نمی آفریدم.

پاسخ دوم: حقیقت و باطن اولاد، خود والدین هستند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:« أولادنا أکبادنا...»(2)؛ فرزندان ما جگر گوشه های ما هستند.

بنابراین ، حقیقت وجود معصومین یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و این وجود هر چند به حسب ظاهر دارای کثرت است، ولی در حقیقت ، یک چیز است. که این ها همه به یک بذر منتهی می شود. 

پی نوشت:


1-الجنة العاصمه، ص148.

2-جامع الاخبار، ص105.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۹
علی علایی