ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

ندای فطرت

خدا را با چشم دل باید دید

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

بیداری- دعوت -اصلاحات

فریب - دنیا-زندگی-سعادت-توشه- سبکبار- مقصود

شیرینی وصال-درد جانکاه-رابطه انسان و خدا- لذت بی نظیر

خود واقعی- خود خیالی- فراموشی-خسارت

یا علی- با علی- راه علی-شیعه علی

سیزده رجب-لرزش - شیطان- حق- باطل

دنیا-تقوا-مرکب راهوار- مرکب چموش-بیماری قلب

بذر الهی- سنبل -عالم آفرینش

فاطمه (س)-سیاست- میدان- تفکر جاهلی- مدافع حریم امامت

مقام فاطمه(س)-راز جهان-نظر دانشمند مسیحی

شهادت فاطمه(س)- عدم بیعت- کار بی شرمانه عمر- ضربه قنفذ

انگیزه خلیفه ها-غصب فدک- تضعیف بنیه ی مالی

خطبه فدکیه- ادعای ابوبکر- سکوت انصار ومهاجر- مقام معنوی و سیاسی

امامت- ولایت- خطبه فدکیه- حضرت زهرا(س)-نظام بخشی

ارکان زندگی-پایه اسلامی-محبت وآرامش

فاطمه (س)-محبت- دوستدار- شفاعت-عبادت

فاطمه(س)- فطم - قطع-

فاطمه(س)- سوره کوثر- ابتر-نظر فخر رازی

ایثارفاطمه(س)- الگوی زهد- آیه ایثار

فاطمه (س)- آیه تطهیر-اهل البیت -گواه قرآن- عصمت و طهارت

فاطمه(س)-مباهله-الگوی بشریت-حلقه وصل

فاطمه(س)- حجّت خدا- زن کامل- برترین بانو

یاد خدا- ذکر - لرزه- قطب نما- اضطراب

حسود- کم ظرفیت-هلاکت-شر

تلنگر-آدم(ع)-هبوط-اعضا-رابطه- یارو غمخوار

ماجرای زنبور-عاشورا-لقمه-هیزم-حرام-طیب

وقت- طلا-گرانبها-فرصت- غنیمت

بخشش-خطا-رحمت-آدم

چادر-مروارید- صدف-شیطان-حجاب

انتخابات -افتخار - رأی مردم-تعهدات

آخرین مطالب

از جمله آیاتی که حضرت زهرا (سلام الله) در آن با اهل بیت (علیه السلام) شریک است، آیه تطهیر است که خداوند می فرماید:

آیه شریفه «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» (1) ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد.

درباره «آیه تطهیر»:

در روایات متواتری از شیعه و اهل سنّت رسیده  است که آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شد. هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر(صلی الله) فقط پنج تن آل عبا را در زیر کسا گرد آورد و برای اینکه این نکته را جا بیندازد که اهل البیت که افتخار و مدال «یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» را دارا هستند، فقط پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ، امیر المؤمنین (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)،امام حسن (علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام) هستند.

در نقلی تا شش ماه ،در نقلی دیگر تا نه ماه و در نقلی دیگر آمده است که تا یکسال صبح ها در خانه ی امیرالمؤمنین(علیه السلام) می آمدند و آن ها را با عبارت «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ» صدا می زدند.(2)

این آیه بیانگر عصمت اهل بیت (علیهم السلام) و از جمله حضرت زهرا (علیهاالسلام) می باشد؛ عصمت از جمله شئون منصب ولایت است و غیر از معصومان (علیهم السلام) کسی را سراغ نداریم که ولایت کبرا داشته باشد.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یکی از گنجوران دانش و امانت داران اسرار خدایی است. کسی که محبّتش به عنوان اجر رسالت بر همه مسلمین تا قیام قیامت واجب شده و کلام خداوند گواه بر صداقت اوست و طهارت و عصمتش را قرآن بازگو می کند.

پی نوشت:


1-سوره احزاب،آیه ی 33.

2-تفسیر فرات کوفی،ص339؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج2،ص74؛

کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(علیه السلام)،ص405.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۰۰
علی علایی

یکی دیگر از آیاتی که در قرآن آمده و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در آن شریک است، آیه ایثار است خداوند در آن می فرماید:

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً (8) إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً» (9)

8- و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى‏دهند.
9- (و مى‏گویند:) ما شما را براى خدا اطعام مى‏کنیم و، هیچ پاداش و تشکرى از شما نمى‏خواهیم.(1)

خانواده ی امیرالمؤمنین(علیه السلام) سه روز  روزه گرفتند و به  هنگام افطار ، یک روز مسکین آمد، یک روز یتیم آمد و یک روز اسیر آمد و آن ها هر آنچه در سفره داشتند به آنان دادند. در حدیث آمده است که صبح روز چهارم امیرالمؤمنین(علیه السلام) دست دو فرزند خود را گرفت و نزد پیامبر (صلی الله ) آورد.پیامبر (صلی الله) وقتی حسن و حسین را دید که از شدت گرسنگی چون مرغکانی می لرزند، از جا برخاست و به همراه آنان به خانه حضرت زهرا(سلام الله) آمد، دید فاطمه(سلام الله) در محراب به عبادت مشغول است در حالی که از شدّت گرسنگی چشمانش در گود نشسته است.

در این هنگام جبرئیل نازل شد و این هدیه(سوره دهر) را برای خاندان عصمت و طهارت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حسنین (علیه السلام) آورد. (2)

اهل بیت علیهم السلام اسوه «ایثارلوجه الله» هستند؛ البته شأن حضرت فاطمه (سلام الله) از این بالاتر است که با این فضائل اخلاقی حقیقت جوهره ی عرشی شان را تجلی کنیم؛ اگرچه کار ایشان به گونه ای بوده که موجب شگفتی بسیاری از بزرگان می شده است؛ چنانکه سلمان از ایثار فاطمه(سلام الله) متعجب شده بود.

فاطمه (سلام الله) بر آسمان «زهد» درخشنده ترین سیما را دارد! زندگی سخت و ملکوتی او، گواه روشنی بر زهد و پارسایی اوست؛

زاهدان و پارسایان که خود برای مردم الگوی زهد هستند، از «زهد فاطمه(سلام الله)» در اعجاب و شگفتی اند. «حسن بصری» پیرامون زهد فاطمه (سلام الله) می گوید:
«لم تکن فی الامّة أزهد و لا أعبد من فاطمة؛ در امّت پیامبر خدا، زاهدتر و عابدتر از فاطمه علیهاالسلام نمی توان یافت.»(3)
او، نه تنها زاهد بود، بلکه بالاتر «انیس زهد و ورع» بود. زهد، جوهره آسمانی او را تشکیل می داد؛ لذا در زیارتنامه آن بانوی بزرگوار می خوانیم:«یا حلیفة الورع و الزّهد».(4)
او به راستی از دنیا و جلوه های آن، منقطع و در دریای عشق الهی، وصل و فانی بود؛ زیرا او «بتول امّت اسلام» بود.

فاطمه علیهاالسلام بر آسمان «زهد» درخشنده ترین سیما را دارد! زندگی سخت و ملکوتی او، گواه روشنی بر زهد و پارسایی اوست؛ زاهدان و پارسایان که خود برای مردم الگوی زهد هستند، از «زهد فاطمه علیهاالسلام »در اعجاب و شگفتی اند. «حسن بصری» پیرامون زهد فاطمه علیهاالسلام می گوید:

«لم تکن فی الامّة أزهد و لا أعبد من فاطمة (385)؛ در امّت پیامبر خدا، زاهدتر و عابدتر از فاطمه علیهاالسلام نمی توان یافت.»

او، نه تنها زاهد بود، بلکه بالاتر «انیس زهد و ورع» بود. زهد، جوهره آسمانی او را تشکیل می داد؛ لذا در زیارتنامه آن بانوی بزرگوار می خوانیم:

«یا حلیفة الورع و الزّهد» (386).

او به راستی از دنیا و جلوه های آن، منقطع و در دریای عشق الهی، وصل و فانی بود؛ زیرا او «بتول امّت اسلام» بود - See more at: http://www.ic-el.com/Show_book_inside.asp?idnum=226&idsub=7#sthash.C0kooQwP.dpuf

 

پی نوشت:


1-سوره دهر،آیه 8و9.

2-تفسیر فرات کوفی ، ص 528، ح79.

3-مناقب آل أبی طالب علیهم‏ السلام، ابن شهر آشوب مازندرانی، ج 3 ،ص 341 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی ج 43 ص 84 ،

4-«مفاتیح الجنان» زیارتنامه حضرت فاطمه علیهاالسلام .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۰۸
علی علایی

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چون همه ویژ گیهای امامان همچون علم امام، عصمت و ولایت تکوینی در ایشان جمع بود، لذا الگویی برای تمام بشریت می باشند که خداوند برای ما به عنوان هدیه و نعمت فرستاده تا بهره بگیریم.لذا حضرت مهدی(عج) فرمودند:«وفی ابنة رسول الله(صلی الله)لی اسوة حسنة».

صفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها)بیانگر شخصیت و جایگاه اوست، که قرآن و احادیث به آن ها اشاره دارند.در حدود بیست آیه در قرآن در فضیلت و منقبت اهل بیت(علیه السلام) است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در آن ها شرکت دارد. یکی از این آیات «آیه مباهله» است:

خداوند می فرماید:«فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»

هرگاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده،(باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

مباهله(3) مراسمی بود که در سال نهم هجرت برای مقابله با مسیحیان نجران در مورد مسأله حضرت عیسی اتفاق افتاد. اینکه پیامبر اکرم(صلی الله) می فرمود عیسی بنده خداست، ولی آنان عیسی را فرزند خدا می دانستند؛ لذا کار به مباهله کشید و قرار شد زنان و فرزندان دو طرف بیایند و با مباهله کنند. 

هنگامی که آنان  بستگانشان جمع کردند و به مکان مباهله -«مسجد الاجابة»- آمدند، پیامبر اکرم(صلی الله) از همه بستگان خود فقط امیر المؤمنین، فاطمه و حسنین (سلام الله علیهم اجمعین) را به همراه آورد.

پیامبر اکرم(صلی الله)خود جلو حرکت می کردندو بعد از ایشان فاطمه(سلام الله) بود و بعد هم امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) حسنین(علیه السلام) را بغل کرده بودند،" یعنی حلقه وصل نبوت و امامت حضرت زهراست".

هنگامی که مسیحیان نجران این صحنه را دیدند، گفتند: اینهایی را که ما می بینیم اگر به درگاه الهی رو کنند و نفرین کنند، این بیابان به جهنمی سوزان تبدیل شده و دامنه عذاب به سرزمین نجران کشیده خواهد شد، لذا مصلحت این است که با آنها مباهله نکنیم. سرانجام به جزیه راضی شدند.

در این آیه منظور از «نساءنا» حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) ومنظور از «أنفسنا» امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است. و منظور از «أبناءنا» حسنین-امام حسن و امام حسین-(علیه السلام) است.(4)(4)

پی نوشت:


1-بحار الانوار، ج53،ص 179 و 180.

2-سوره آل عمران،آیه 61.

3-مباهله به معنای نفرین متقابل است.

4-نگر:خصال ج2،ص 576؛الاختصاص؛ص56.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۶
علی علایی

تاریخ زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که ایشان یک زن کامل در تمام محورها و انسانی بود. لذا برترین زن جهان هستی محسوب می شود، و در میان امّت اسلامی تنها بانوی "معصوم" به حساب می آید.

به همین جهت وی الگوی عملی برای زنان عالم می باشد. از سوی دیگر به مضمون احادیث فراوانی ، وی نه تنها حجّت خدا بر روی زمین است، بلکه خود حجّتی برای حجّتهاست.

از این جهت پیشوایان معصوم هر کدام او را حجّت خود دانسته، در رفتار و گفتار به این بانوی با عظمت تأسی می نمودند. آنان بدین وسیله به پیروان خویش تأکید می کردند که: فاطمه(سلام الله علیها) الگوی عملی و سرمشق زندگی است.

 می توان به این روایت از امام صادق(ع) اشاره نمود که: عبدالله بن حسن پسر عموی امام صادق (ع) از ایشان پرسید: این را از کجا آورده اید؟ امام فرمود: آن را در کتاب مادرت فاطمه (س) خواندم، این روایت نشان می دهد که فاطمه زهرا (س) از طریق علم خود، حجّت خدا بر فرزندان خویش است.

حضرت امام باقر(علیه السلام) در این باره می فرمایند:«لقد کانت علیها السلام مفروضة الطاعة، علی جمیع من خلق الله من الجن و الانس و الطیر والوحش والانبیاء والملائکة».(1)

پیروی و اطاعت فاطمه بر تمام موجودات الهی اعم از جنّ و انس، پرندگان و حیوانات، حتی پیامبران و ملائکه واجب است.

نتیجه: هر چند منظور از این اطاعت "تکوینی" است نه"تشریعی"، ولی در عین حال تقدّم ایشان را حتّی بر انبیاء و اولیاء پیشین الهی نشان می دهد، و این مطلب را بیان می کند که "آن حضرت حجّت حق بر حجتّ هاست".  

پی نوشت:


1-دلائل الامامة، ص 28. عوالم ج11،ص190.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۵
علی علایی

               «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ:پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم» (1)

یاد خدا باعث آرامش دل انسان می شود؛ توجّه کرده اید، موقعی که از یاد خدا غافل می شویم، همه کارهایمان لنگ می شود و خودمان در اضطراب و استرس فرو می رویم.

همانند عقربه های قطب نما که همیشه در حال لرزه اند. در واقع این اضطراب ها آرام نمی شوند مگر اینکه دل  با خدا همسو  شده و همواره در یاد خدا باشد.

رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) درباره ی "یاد خدا" می فرمایند :

«ما مِن ساعَةٍ تَمُرُّ بِابن آدَمَ لَم یُذکَر اللهُ فیها إلّا حَسِرَ عَلَیها یَومَ القیامَةِ.
هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد روز قیامت حسرتش را خواهد خورد».(2)

نتیجه گیری: یاد خدا به این معنا نیست همواره با تسبیحت ذکر بگویید؛ بلکه اگر همه ی کارها را با یاد خدا انجام دهی به این معنا که "نظر خدا در مورد کارت چیست"؟

آیا آن کاری که انجام می دهی مورد رضایت پروردگار است یا نه؛ اگر این چنین کنی مطمئن باش هرگز در کارهایت ناتوان نخواهی شد و امّا اگر غافل شوی همسو با شیطان می شوی.

«وَمَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ: و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست»!(3) 

پی نوشت:


1-سوره البقره: آیه152.

2-کنز العمال ،ح1819.

3-سوره الزخرف: آیه36.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۰
علی علایی

بعضی از آدم ها موقعی که آرزو برای و تلاش برای نابودی و کمالات دیگران می کنند این عمل نشانه ی کم ظرفیتی و تنگ نظری آنان است.

در حدیث می خوانیم: «حسادت ایمان را می خورد آن گونه که آتش هیزم را».(1)

دیده اید موقعی که اسپند را روی آتش می گذاریم،چگونه بالا و پایین می پرند؛ آن ها هر چه بالا و پایین بپرند، باز آن دودی که قرار است از آن بلند شود ،بلند می شود و محیط اطراف را ضدعفونی می کند.

حال مثال آدم حسود است، که برای اینکه بخواهد طرف موفق نشود، خودش را به هر آب و آتیشی می زند ؛ امّا به هر حال آن اتفّاقی که قرار است بیفتد، می افتد؛ مثل دود اسپند که از آن برمی خیزد.

 آگاه باشید که این مرض بزرگی است ؛همچنانکه حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:

«الحسد داء عیاء لا یزال الا بهلک الحاسد او بموت الحسود: حسادت مرض خطرناکی است که جز با مرگ محسود یا هلاکت حسود از بین نمی رود».(2)

نتیجه گیری: این را بدانید که آدم حسود هرگز خیرخواهی و نصیحت نمی کند. او نقشه های زیادی برای نرسیدن تو به هدف می کشد و حیله های زیادی برای آن به کار می برد. پس از این شرّ شیطانی به خدا پناه ببرید:

«وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ: و از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد می‌ورزد»(3)

پی نوشت:


1-کافی،ج2،ص306.

2-نهج البلاغه، حکمت 493.

3- سوره فلق،آیه 5

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۲۲
علی علایی

وقتی که  قوطی کبریت و یا چیزی دیگری را روی هم می چینیم، بعد با یک تلنگر کوچک اوّلی را بیندازیم دومی و سومی و... پشت سر هم می افتند.

ماجرای ماست که بعد اینکه حضرت آدم (علیه السلام) که همه از نسل اوییم بر اثر لغزش هبوط کرد و به زمین آمد، ما نیز در پی او فرود آمدیم.

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود ............ آدم آورد در این دیر خراب آبادم (1)

از این رو قرآن کریم می فرماید:

«قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً، گفتیم: همه از بهشت فرو شوید».(2)

نتیجه گیری: از اینجا باید درس بیاموزیم که، افتادن هر کدام از ما به افتادن دیگری می انجامد. و اگر این حقیقت را می فهمیدیم هر کدام نه تنها تلاش در افکندن دیگری نمی کردیم.

بلکه ستون و پناهگاه و هوادار هم می شدیم،  هر کدام زمینه ی رشد و سربلندی و سرافرازی دیگری را فراهم می نمودیم، و دیگر رابطه ما با هم، رابطه ی چشم با دست می شد.

پیامبراعظم( صلی الله علیه و آله والسلم)میفرمایند:

«مَثَلُ الْمُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ: اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَر وَ الْحُمّی».(3)

مَثَل مؤمنان در دوستی و ابراز رحمت و عاطفه به یکدیگر، مثل پیکر است. هر گاه عضوی از آن دردمند شود، دیگر اعضای پیکر، با بی خوابی و تب، با آن عضو هم دردی می کنند.

ندیدی دست و چشم چقدر هوای هم را دارند و همواره هوادار و غمخوار یکدیگرند؛ دست زخم می شود، چشم می گرید، دست اشک هایش را پاک می کند.

خلاصه همانطور که شاعر می گوید:«بنی آدم اعضای یکدیگرند».(4)

پی نوشت:


1-سوره بقره، آیه 38.

2- حافظ.

3-رواه البخارى.

4-گلستان سعدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۰۰
علی علایی

دیده اید که زنبور عسل چه شیرین کاری می کند؛ از این روست که با گل ها همنشین است و از شهد آن ها می نوشد.

این از اثرات لقمه است، یعنی اگر لقمه ها پاک باشند، آنچه بروز خواهد داد، مثل عسل شیرین و شفا بخش خواهد بود.

امروزه همه چیز را از روی حیوانت می آزمایند،ما هم ماجرای زنبور عسل را پیش روی چشم داشته باشیم و لقمه های خود را طیّب و پاک کنیم.

اگر اینطور باشد سخن هایمان نوش خواهد بود نه نیش.  و این نوش در رفتار و کردارمان نیز آشکار می شود.

عاشورا چرا اتفّاق افتاد؟ «حقیقتی مسلم است که جنگ عاشورا ، "جنگ لقمه ها" بود». وقتی امام سجاد(علیه السلام ) از پدر شان پرسیدند: این جماعت چرا با چنین می کنند؟

امام حسین(علیه السلام) در جوابش فرمودند:«ملئت بطونهم من الحرام:چون شکم های آنان از لقمه های حرام انباشته شده است».(1)

مثال:شکم به تنور می ماند و لقمه ها به هیزم و "لقمه های حرام" شبیه "هیزم های تر" است، که در سوختن آنقدر دود می کند و جلوی چشم را می گیرد و حتّی آدم چراغ را هم نمی بیند.

روز عاشورا هم آن قوم نادان نتوانستند با دود غلیظ لقمه های حرام در شکم هایشان، چراغ وجود امام را ببینند.(2)

بنابراین: لقمه همانند ریشه ی درخت ناپیداست و همه چیز در آن ریشه نهفته است. شاخ و برگ و میوه همه از ریشه بوده و "ریشه" همان "لقمه" است؛

                                     «پس مواظب لقمه هایمان باشیم»

پی نوشت:


1-بر گرفته از بحارالانوار، ج45، ص1.

2-بریده ای از کتاب سلوک باران.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۸
علی علایی

هر درختی را به هر درختی پیوند نمی زنند، بزنند هم نمیگیرد. کدام باغبان درخت گیلاس را به درخت نخل پیوند زده است؛؟

درختانی به یکدیگر پیوند می خورند که برگ ها و میوه هایشان با همدیگر شباهتی داشته باشند.

پیامبر(صلی الله) که درود و رحمت خدا بر او باد، می فرمایند: «انا الشجرة: من درختم».

و این درخت را کودکان و کودک صفتان سنگ می زدند و اگر درخت را سنگ بزنند میوه می دهد، همچنانکه حافظ می فرماید:

        کم مباش از درخت سایه افکن             هر که سنگت زند ثمر بخشش

وقتی که پیامبر(صلی الله) را سنگ می زدند، ایشان در حق آنان دعا می کرد و برای ایشان آمرزش تمنّا می کرد.

ما هم ادامه ی همان نسلیم؛ با اعمالمان چه سنگ هایی که به امام زمانمان(عجل الله) نمی زنیم و در زبان می گوییم: « اللهم العجل لویک الفرج».

پی نوشت:


1-حاکم در مستدرکش: ج3 ،ص 160- ابن عساکر در تاریخش: ج4 ،ص318- محب الدین در ریاضش: ج2، ص253- ابن الصباغ در فصولش: ص .11

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۰۷
علی علایی

لحظه به لحظه در گذریم، هر لحظه به بهانه ای؛ تنها چیزی که در زندگی به یاد آن نیستیم مثل برق و باد جریان دارد، منظورم گذران عمر و وقت است. آیا یک لحظه با خود اندیشیده اید که چه فرصت هایی از دست داده اید؟ همیشه می گویند وقت طلاست آن را غنیمت بشمرید. ولی وقت عمل، همه چیز از یاد می رود؛ با امروز را به فردا سپردن، کاری از پیش نمی رود، فقط تلف عمر و از بین رفتن وقت است. پس چه کنیم؟

بزرگی گوید: دو چیز است که باز نمی‌گردد، روزی که از دست رفت و تیری که از شست رها شد. بنابر این باید قدر روزها را بدانیم و آنها را بیهوده تلف نکنیم.

وقت رایگان، امّا بسیا قیمتی است. نمی توانید صاحبش باشید، امّا می توانید از آن استفاده کنید، نمی توانید نگهش دارید، امّا می توانید صرفش کنید. وقتی از دستش دادید، مثل زهی که از کمانش گریخته باشد هرگز قادر نخواهید بود آن را برگردانید.

پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله) می فرمایند: «در ایام زندگی، لحظه های الهی وجود دارد. در کمین آن فرصت ها باشیم و از آن استفاده کنیم».

امام علی(علیه السلام) نیز در این باره فرموده اند: «فرصت چون ابر گذران است، پس فرصتهای نیک را غنیمت بشمارید».

از آنجا که عمر محدود است و فرصت‌ها به فرموده حضرت علی(علیه السلام) همچون ابرهای گذران هستند، تنها، کسانی که راه درست استفاده از آنها را بدانند و با بارور کردن ابرهای فرصت زندگی خویش، باران رحمت الهی را بر وجود خسته خویش احساس کنند، می‌‌توانند از خزانه زمان، درّهای گران‌بها و رنگارنگی فراچنگ آورند.

نتیجه گیری: پس با این توصیفات وقت خیلی با ارزش تر از طلاست. با از دست دادن طلا دوباره می توان با سعی و تلاش آن را بدست آورد؛ ولی وقت را اگر غنیمت نشمری از دست می رود و باز گشتنی نیست. قدر لحظه های زندگی را بدانید و از این عمر سه روزه بهره ای برای آخرت توشه کنید که در آن موقع حسرت این لحظه تان را نخورید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۶
علی علایی