دعوت از کسی نشانگر ارج و ارزش گذاشتن به شخص است و در این دعوت انسان باید بیدار باشد؛ و صاحب دعوت را بشناسد تا خودش را آماده کند.
به بیان دیگر با قبول صاحب دعوت بتواند هم اصلاحات ظاهری و هم باطنی انجام دهد؛ اصلاح در معنای واقعی ،شایسته وخوب شدن، یا بر گرداندن چیزی که فاسد شده است.
در قرآن این کلمه با مشتقاتش صد و هشتاد مرتبه بکار رفته است. اصلاح فردی مقدم بر اصلاح اجتماعی است و اصلاح باطنی مقدم بر اصلاح ظاهری است. تا فردساخته نشود جامعه ساخته نمی شود؛ در واقع "ازکوزه همان تراود که در اوست"؛
برای اصلاح خود یا نفس دو چیز لازم است«اول: بینش دوم:اراده آهنین».
چراکه خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر اینکه مردم، خودشان را تغییر دهند «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِم»(1)
هرکس که خواهان اصلاح طلبی در جامعه است، باید همانند انبیا که اول خودشان را ساختند بعد باشعار توحید به اصلاح جامعه پرداختند حرکت کند.
نتیجه گیری: بنابراین خداوند ما رادعوت کرده که خودمان رابسازیم تا لایق بندگی خدا شویم، و ما هم باید از صاحب حق دعوت کنیم تا به اصلاح مطلق خودمان و جامعه بپردازیم.
پی نوشت:
1-سوره رعد، آیه 11.