حضرت زهرا (علیهاالسلام) ازهمان کودکی در بطن مسائل سیاسی جامعه و بحران ها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، که در جریان "کارهای سران سقیفه" با بصیرت و آگاهی عمیق نسبت به توطئه ای که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و به صورت یک سیاست مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّی و فعال یافت و رهبری دفاع از امامت را برعهده گرفت.(1)
آن حضرت، تربیت شده الهی و پیامبر زمان خود بود و با پذیرش رهبری امام علی (علیه السلام) با تفکر موجود جاهلی نسبت به زن، تضاد داشت؛ اما از سوی دیگر، با پیش ذهنیت هایی که پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانی داشت و هنوز وجود گوهر گران قدری، همچون فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به عنوان قوی ترین رکن سیاسی جامعه برای تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
که همینطور هم شد و حضرت با ایراد خطبه و استدلال های منطقی که برای دفاع از مقام امام در اذهان مردم بر جای گذاشت، هنوز هم برخی ها را درگیر کرده و نمی خواهند آن را قبول کنند؛ در حالی که هر گوشه ی ورق برمی گردد به حقانیّت آن ها پی می برند.
نتیجه گیری: بررسی فعالیت ها و روش هایی که فاطمه زهرا (علیهاالسلام) اتخاذ کرد، نمونه ای است که نشان می دهد اسلام می خواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعه ای که در آن زندگی می کنند، آگاهی و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسی جامعه مشارکت کنند و حضرت صدیقه طاهره (علیهاالسلام)، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهی و رسالت نبی، که دفاع از امامت و ولایت را رهبری کرد.
پی نوشت:
1-قاضی نوراللّه شوشتری، ج 19، ص 160 / محمّدباقر مجلسی، ج 43، ص 177.