خدا ببخشه
از کسی نارحتی و نمی توانی آن را فراموش کنی، هر لحظه و هر روز این فکر در تو بیشتر می شود، مثل خوره ای است که به جانت افتاده و بیرون نمی رود، موقع دیدنش نمی توانی تحمّلش کنی، اینها همه اتفّاقاتی هستند که موقع کینه توزی در فردی ایجاد می شود؛
حال چرا کینه توزی، ببخشش چرا نه؟
حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله والسّلم) پیامبر مهر و بخشش میفرمایند: اگر توانستی در تمام شبانه روزکینه ای از کسی در دل نداشته باشی،چنین باش که این کار از سنّت من است و هر کس سنّت مرا زنده کند، مرا زنده کرده و هر کس مرا زنده کند، در بهشت پیش من خواهد بود.(1)
ببخشش، پیشینهاى کهن دارد و از زمانى آغاز می شود که آدم ابوالبشر دچار اشتباه شد و از میوه ممنوعه خورد. پیآمد این رفتار آدم، هبوط از بهشت و پا گذاشتن به زمین بود. البته آدم بخشیده شد و مشمول رحمت خداوند گردید.
از قدیم شنیده اید که میگویند: انسان جایز الخطاست. پس این خطا ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اگر قرار بر این باشد که همه کینه به دل بمانند، دیگر هیچ کس به کسی اعتماد نخواهد کرد و ...
قرآن می فرماید: « ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ بدى را با خوبى دفع کن.»(2)خدایی که همه انسانها را خلق کرده هر چه بنده اش گناه کند، نسبت به او بی تفاوت نمی شود، و هر لحظه به فکر اوست. چرا ما گذشت را از یاد ببریم؟؛ نسبت به این امر بی تفاوت نباشیم، وقتی کسی گفت ببخشید، فقط بگوییم، خدا ببخشه و این کینه را از یاد ببریم تا خودمان هم مشمول رحمت و لطف حق تعالی واقع شویم.
پی نوشت:
1-نقل از کتاب سنن النبی، نوشته علامه طباطبایی.
2-سوره مؤمنون، آیه 96.